آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
شعر
شعر
دو شنبه 29 شهريور 1395برچسب:, :: 2:29 :: نويسنده : مهدی
شکوه از پروردگار بلبلی کنج قفس با ناله های زار زار
گوئیا دارد هزاران شکوه از پروردگار
آشیانم گوشه ی باغی پر از آلاله بود
وه چه آمد بر سر آلاله های بی شمار
فرصتی شاید نباشد تا دهم شرح فراق
بر سرم یارب چه آمد از زمستان تا بهار
بال پروازم شکست و باغبان دلشاد شد
در عجب هستم که او را با من مسکین چه کار؟
دل به تنگ آمد از این زندان به نام زندگی
بس که نفرت دارم از بازیچه های روزگار
با تمنا زنده بودن خوار میسازد مرا
همنشین گل چرا باید نشیند پیش خار؟
نغمه هایم بوی غم دارد نمیداند کسی
حال و احوال جدا افتاده از دامان یار
گر چه بلبل با غم هجران مدارا میکند
شکوه از چرخ فلک دارد هزاران در هزار
جلیل چرخی(پائیز)
|
|||
![]() |